پارمیس جونپارمیس جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 5 روز سن داره
یکی شدنه مامانو بابایکی شدنه مامانو بابا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

پارمیس بهشت کوچک ما

سیزده و چهارده ماهگی عسلی

1392/10/14 1:15
نویسنده : مامان مریم
434 بازدید
اشتراک گذاری

شیرین شیرنم ســــــــــلام

دخملکم خیلی شیرین شدی شیرین تر از قند عسل

هر روزی که میگذره  مامانی بیشتر عاشقت میشه خیلـــــــــــــــــــــی دوست دارم خیلــــــــــــــــــی

از کارایی که میکنی بگم که چقدر دل منو میبری عســــلم

با بچه های همسن و سال خودت خیلی خوب بازی میکنی اصلا هم غریبی نمیکنی حتی بغلشون میکنی

وقتی زنگ خونه رو میزنن بدو بدو میری سمت در داد میزنی بــــــله

منو آجی صدا میزنی خاله جون به مامانی میگه آجی تو هم یاد گرفتی بلند بلند میگی آجی آجی

فقط وقتی شیر میخوای میشم ماماخنثی

عاشق قایم موشکی میرم قایم میشم تو پیدام میکنی میای محکم بغلم میکنی با زبون خودت باهام

حرف میزنی خیلی حس خوبیه احساس میکنم رو ابرام وقتی این کار رو میکنی

اگرم پیدام نکنی جیغ میکشی آجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی

برای عروسکات لالایی میخونی

چیزی رو از دستت بگیرم سریع پشت سرت قایمش میکنی میگی نـــــــنه !! یعنی مـــــــنه

لوازم آرایش مامانی رو خیلی دوست داری جالبه که هر کدومم میدونی چجوری استفاده میشه

قرتی آخه از حالایی

یاد گرفتی دور خودت میچرخی و جیغ میکشی از خوشحالی

وقتی شمع روشن میکنم برات دست میزنی آهنگ تولدت مبارک رو زمزمه میکنی

 جیش میکنی میای به مامان میگی جییییش منم بهت میگم خسته نباشی عزیزم خنثی

تمام اسباب بازیات رو میکشی میاری وسط خونه اگه جمشون کنم جیغ میکشی که یعنی این کار و نکنم

اگه ببینی تو آشپزخونه ام سریع خودتو میرسونی آبه آبه گویان میری سراغ یخچال بعد میری انگشتت

رو میزاری روی فندک گاز بعدشم میری سراغ کابیتا که همه رو بزنی بشکنی مامانم با کمال

خونسردی فقط نگات میکنه

قبلا هر کار خطرناکی میکردی انگشت اشارمو تکون میدادم میگفتم آ آ بعد دیگه سمت اون کار نمیرفتی

اما حالا وقتی بهت میگم ادامو در میاری هیچ توجهی هم نمیکنی کارتو ادامه میدی

مداد رو به خوبی میگیری دستت خط خطی میکنی عشقوووولم

روزی یه لیتر شیر پاستوریزه میخوری خیلی دوست داری کلا تو کار لبنیاتی

وقتی خوابت میگیره میای دستمو میگیری میکشی میبری سمت اتاق میگی خوا پیش خوا پیش

از روی تخت و مبل به خوبی بالا میری ولی پایین که میخوای بیای صدا میزنی آجــــــــــی که من بیام

کمکت کنم قیافه من

خونه عزیز جون اینا رو میشناسی وقتی میرسیم سر کوچشون با انگشت خونشونو نشون میدی

صدا ذووووووووق در میکنی

تلفن که زنگ میخوره  هر جا باشی داد میزنی ادو ادو ول کنم نیستی تا من بیام تلفن رو جواب بدم

وای پارمیسم هر کاری میکنی بکن ولی خوابو از من نگیر قبلا تا 11 ..12 میخوابیدی منم همراهیت میکردم

اما چند روزه 8..9 بیدار باش میزنی هرچی بهت میگم پارمیس بخواب الکی خودتو میزنی بخواب تا من

بخوابم باز بلند میشی که بری سراغ بازیت

تا الان 8 مروارید خوشگل داری که واسه این دوتای آخری خیلییییی اذیت شدی الهی بمیرم مامانی

توپ رو خیلی خوب شوت میکنی و  به مامانی پاس میدی خخخخخخخ

آلوچه مامان دیگه چشمام باز نمیشه خیللللللی خوابم میاد

بدون منو بابایی عاشـــــــــــــــــقانه میپرستیمت خیلیییییییییییییی دوستت داریم نفسی

                                عــــــــکسا رو میذارم ادامه مطلب

داری التماس میکنی دوربینو ازم بگیری فدات

پارمیس جون

در حاله بستنی خوردن

پارمیس جان

خیلی دوست داری روسریای مامانو سرت کنی نفسی

پارمیس جان

پارمیس جان

قربون اون چشمات داری کارتون میبینی

پارمیس جان

 

بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

سمیرا مامان آنیسا
15 دی 92 0:07
عزیزه دلمممممممممممممم عشقمممممممم چقدر شیرین زبونی شما گل من خوشگلم چه عکسای نازی ماشالله
مامان رایان
20 دی 92 14:31
عروسکم دندونای قشنگت مبارک..... چه خانمی شدی دخمل گلم ماشالااا
رایان پادشاه پاییز
5 بهمن 92 17:13
وای خدااااااااا فرشته کوچولووووووووووووووووووو چقدر عوض شدهههههههههههه عروسممممممممم
مامان عطرین
22 بهمن 92 15:05
ما که از شیرین کاریهای دخملیمون خیلی عکس و فیلم نداریم چون تا دوربینو میبینه دیگه کار جدید یادش میره و فقط اونو میخواد تو فیلمهاش بیشتر در حال گریه و جیغه ما هم دیگه بی خیال عکس و فیلم شدیم چقدر هم شیرین شده عزیزم خیلی از کاراشون با عطرین شبیه همه