در آستانه ورود سومین سال زندگیت
ســــــــــــــــــــلام دخترک خوشگلم
باورم نمیشه دخترم روز به روز داره بزرگ میشه داره 2 سالش میشه
خیلی زود گذشت خیـــــــــــــــــــلی
همین الانم که اومدم پای وبلاگت اومدی کنارم نشستی حرفای عجیب غریب میزنی
بلاخره موفق شدم از پوشک بگیرمت هر روشی امتحان کردم جواب نداد تا بالاخره با دستمال توالت گول خوردی
بهت گفتم اگه جیش کنی دستمال میدم بهت که جواب داد حالا از ذوق دستمال هی میگی دشویی دشویی
2 روزه ی کوچولو سرما خوردی خداکنه زودی خوب بشی عسلم
از وقتی به دنیا اومدی از پاییز و زمستون متنفرم فقط هم به خاطره سرماش که باید فسیل بشیم توی خونه
چند روز پیش بردمت مهد نزدیک خونمون خیــــــــــــــــــــلی خوشت اومد 2 ساعتی اونجا گذاشتمت تا ببینم عکس العملت چیه وقتی اومدم دنبالت رفته بودی توی کمد دیواری اونجا قایم شده بودی تا با خودم نبرمت مربیا خیلی ازت تعریف کردن ازم خواستن حتما بازم ببرمت ولی نمیتونم با خودم کنار بیام چون فصل سرماست میترسم تند تند مریض بشی منم که طاقت مریضیتو ندارم عســـــــــــلم
تازگیا به شیر میگی = ایش قبلا درست تلفظ میکردی اما حالا ..
با آهنگ شیک شاک شوک نانسی عربی میرقصی دل همه رو میبری خیلیییییی خنده داره رقصیدنت
وقتی هم میرقصی به خودت میگی ماشالله ماشالله
خوابت میاد داری عزیز رو کچل میکنی برم به دادش برسم یادت نره که منو بابایی مثه دیوونه ها عاشقتییییییییم
امیرحسین عشق عمه و عسل مامان
اینجا هم رفته بودیم پارک جنگلی تازه از خواب بیدار شدی
اینجا داری رنگ بازی میکنی کار همیشگیت ..موهاتو ببین خودم کوتاهش کردم