پارمیس جونپارمیس جون، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
یکی شدنه مامانو بابایکی شدنه مامانو بابا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

پارمیس بهشت کوچک ما

17 ماهگی و عکسهـــــــای نوروزی

1393/1/16 2:46
نویسنده : مامان مریم
477 بازدید
اشتراک گذاری

                                                  پارمیس جان

سلام شیرین شیرینم 

17 ماهه شدی گلم مبارکه  دیگه دخملم داره بزرگ میشه هر چی بهش میگم متوجه میشه خیلی

حس خوبیه خیلی واقعا روز به روز بیشتر عاشق و دیونت میشم هستیه من 

وقتی ازت میپرسم مامانو دوست داری با اون صدای شیرینت میگی نــــــــــــــــــــــــه ! به همین کشداریم 

میگی نه یکی یکی همه رو ازت میپرسم که دوسشون داری تو هم فقط میگی نــــــــــــه ولی به اسم عزیز

که میرسیم مکث میکنیو دست منو میگیری میبری سمت در خونه تند تند میگی عجیج عجیج که ببرمت پیش عزیز خخخخ مامان خودم زبان

این چند روز شبا باد میومد وقتی میخواستیم بخوابیم صداش میپیچید تو هم میترسیدی یا خودتو مینداختی

تو بغلم یا دستای کوچولوتو میزاشتی روی چشمات تا آخرش خوابت میبرد الهی قربونت بره مامان منم تو

بغلم محکم میگرفتمت تا از هیچی نترسی 

تازه فهمیدم که از هر چیزی که بترسی دستاتو میزاری روی چشمات رفته بودیم مهمونی یه نی نی خیلی

بد اخلاق هی سرت داد میزد تو هم همش این کارو میکردی

منم دوست داشتم اون نی نی رو خفش کنم

برای اولین بار تو عمرت مورچه دیدی بدو بدو اومدی سفت چسبیدی به من بعدش که فهمیدم از مورچه

ترسیدی گذاشتمش  رو دستم شعر مورچه سیاه رو واست خوندم باهاش دوست شدی حالا هر 

مورچه ای که میبینی میخوای ورش داری بزاریش رو دستت که مورچه بیچاره رو له و لوردش میکنی

هر جا میریم عید دیدنی سریع میری تو بغلشون یا با نی نیاشون دوست میشی همه میگن پارمیس

چقدر اجتماعیه ..قیافه مامان تو اون لحظه

راستی یادت گرفتی پله ها رو به راحتی بالا میری جایی رو هم نداشتیم که بخوای تمرین کنی یه بار

که داخل بلوک شدیم منتظر آسانسور بودیم دیدم رفتی سمت پله ها تند تند بالا میرفتی 

انگار حالا کسی گذاشته باشه دنبالت خخخخخخ خلاصه تا یه ربع ما درگیر شما بودیم که بیخیال پله ها

نمیشدی 

مامان فدای تو و تمام شیرین کاریای تو بشه بازم میام برات مینویسم باید برم تا خوابیدی خونه رو مرتب کنم شاید مهمون بیاد خونمون دوست دارم خیلییییییییییی زیاد قلب

خدایا مراقب عزیزام باش مخصوصا دختر کوچولوی خونمونخیال باطل

 

                                      

 

عاشق این عکسم این پسمله که سرتو گذاشتی رو شونش امیر طلا عمست که خیلی هم دوسش داری

پارمیس جون

اینجا تو ماشین دایی دارید از پشت شیشه بیرونو نگاه مینید قلبونتون برم 

پارمیس جون

اینجا هم پیش آقا روباهه ..هرکاری کردم به دوربین نگاه کنی نکردی که نکردیکلافه

پارمیس جون

پارمیس جون

پارمیس جون

 

ماچماچ

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رایان پادشاه پاییز
20 فروردین 93 16:12
عزیزدلممممممم چقد ناززززززه... موهاشو ببیننننننننن چقد شیرین و وروجکه چقدرم زود با مورچه دوست شد
مامان عطرین
21 فروردین 93 16:18
سلام و صد سلام به روی ماه پارمیس خانم ایشالا که سال خوبی داشته باشی عزیزم زیر سایه پدر مادر و 120 تا بهار جشن بگیری راستی قالب نو مبارک عکسهات هم خیلی قشنگ بود خوشگلم